٦ ابان سلام عشق مامان جیگر مامان امروز سه ماه و هفده روزشه. قشنگ مامان میتونه روی شکمش بخوابه،گردنش رو نگه داره و به اطرافش نگاه کنه. فدای این همه دقتت بشه مامان اخم نکن بهت نمیاد ...
سلام عشق مامان امروز صبح با صدای اقون آقونت از خواب بیدار شدممم. کلی دوق کرده بودممم چون تا حالا اینجوری بامامان حرف نزده بودی. دوست دارممم تنها عشق مــــــــن. ...
سلاممم عشق قشنگممم. امروز صبح برای اولین بار عروسک گردانت رو روشن کردمممم. اینقدر براش دست و پا زدی و ذوق کردی. قشنگ با چشمهای نازت عروسک ها رو دنبال میکردی. مامانی فدات بشه که روز به روز داری بزرگتر میشی. ...
امروز 19 شهریور دومین ماه گرد نازنین زهرای مامانه. صبح با بابایی رفتیممم واکسن دوماهگیت رو زدیممم. بمیرممم برا دختره مظلوممم. واکسن اول رو که به پای راستت زد زیاد گریه نکردی،تا اومد واکسن دوم رو بزنه اروم شدی،ولی واکسن دومی رو که به پای چپت زد خیلی بدت شد.خیلی گریه کردی.نزدیکای ساعت یک جای واکسن دومت درد گرفت و حسابی اشک ریختی. مامان جونی و خاله ریحانه پاهات رو بستند تا تکونشون ندی و دردت نیاد. خلاصه چند ساعتی خوابیدی و بهتر شدی. ...