ماشین سواری
سلاممم عشق قشنگممم
امروز٣ دی ماه
امروز بابایی نشوندت تو ماشینت و کلی بالش و پتو کنارت چید بعدشم با کنترلش بهت سواری داد.
اصلا فکرش رو نمیکردیم که خوشت بیاد.
کلی ذوق کرده بودی و فرمون رو محکم گرفته بودی.
کمی که گذشت بغلت کردم و ازماشین پایین اوردم که یه مرتبه زدی زیر گریه و دستت رو به طرف ماشین به علامت اینکه میخوای سوار بشی بردی.
این حالت رو که دیدیم کلی بهت خندیدیممم.
عشق منی تووووو......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی